سیاه بخت
اگه بلاگفا هم داغون شه مجبورم یا اینجا فعال باشم یا بلاگ اسکای که اصلا دوسشون ندارم . ولی چاره ای ندارم چون جز دنیای مجازی جایی و کسی رو ندارم . همه دنیام همه کسم شوهرم بود که با فریب و حیله و نیرنگ ازم گرفتنش .. دیگه تاابد کسی جاشو نمیتونه بگیره هرگز و هرگز
تنهایی ابدی در پیش دارم و جز دنیای مجازی جایی و ندارم که بهش پناه ببرم . دنیایی که دنیای واقعیم و نابود کرد و زندگیمو ویرون .. دنیای مجازی سیاه بختم کرد و ...
یکسال قبل اینجا گفتم ک میخوام رجوع کنم امید داشتم که میشه ، میتونم . اما امشب بعد از یکسال اومدم اینجا و از دیدن پست سال قبل بغضم گرفت .. یکسال گذشت و نتونستم برگردم به زندگیم به شوهرم ، که حقه منه !
با کذشتن هرروز امیدم ضعیف تر میشه ... چرا که شوهرم بهم گفته بود که حتی اگه ثانیه ای ازت بیخبر بمونم ، دیکه تاابد نمیخوامت .... و حالا ثانیه ها و روزها و ماه ها گذشت و شد یکسال و خورده ای ... و دیگه ممکن نیست دوباره منو بپذیره و این یعنی حسرت به دل می مونم واسه همیشه ..
من سیاه بخت شدم ....